http://yaimamjavad.blogfa.com/
برچسب ها : .: وبسات اطلاع رسانی امام جواد علیه السلام راه اندازی گردید : ,
در وصف مولود کعبه مولی الموحدین، ساقی کوثر، علی بن ابیطالب علیه السلام بمناسبت سیزدهم رجب، میلاد مسعود ایشان اشعار ذیل را تقدیم میدارم؛ امیدوارم مورد عنایت الهی، حضرت علی(ع)، حضرت ابیطالب و مادر ایشان حضرت فاطمه بنت اسد واقع شود:
از روز ازل تا به ابد نیســــــــــــــــت به دنیا هم رتبه و هم شـــــــــــان علی آن شه والا
بر تارک عالم بدرخشـــــــــید چو خورشید تاریخ ندیده ست بســــــــــــــــــانش یل دانا
تفسیر نمی شد لغتی همچو شــــجاعت گر نامده بُد ســـــــــــــــــــرور ما حضرت مولا
او یار پیمبر بود و غمخوار رســــــــــــــــالت کاو جان عزیزش به کف اش بــــوده به هرجا
از نور وجودش همه جا روشـــــــن و پر نور از جام وجودش همه ســــــــرمست ز صهبا
از نسـل بنی هاشم و از آل قریشی ست آن نفس پیمبر علـــــــــــــــــــــوی قامع اعدا
از مادر و از باب برد ارث ز هاشـــــــــــــــــم ضرغام صفت، شیر خدا زاهـــــــــــــــد شبها
در ماه فروزان به جـهان دیده گشوده ست آن نادره فرزنــــــــــــــــــــــــد ابیطالب و بطحا
در ماه رجب طلعت ســــــــعدش به در آمد حیرت زده شد عقـــــــــــل از این طلعت زیبا
قنداق نکرده ست چو او قابله دهـــــــــــــر بعد از قد رعــــــــنای محمـــــــــــــد گل طاها
در بیت خدا آن حرم امــــــــــــــــــــن الهی جز بنت اســـــــــــــــــد فاطمه ناورده پسر را
از شدت شادی و مباهات بســـــــــــــایید هاشم سر فخرش به ســـــــــــــماوات و ثریا
با آمدنش حیـــــــــــــــــــــدر کرار ز آن بیت غوغا و غریوی شــــــــــــــــــده برپای ز عنقا
آن کودک زیبا و مطهر هــــــــــــــــمه بردند بر روی ســـــــــــــر دست چه زیبا و چه رعنا
دردانه چو از کعــــــــــــــبه برون آمد و تابید از جیب فلک آمده بیـــــــــــــــــــرون ید بیضا
"مخلص" که ندارد ز خودش راحله ای چند این شعر سروده ست برد بر ســــــر عقبی
تقدیم کند سوی علی قاســـــــــم رضوان تا اخــــــــــــــــــــذ نماید ز یدش جنت اعلی
مفعــــــول مفاعیــــل مفاعیــــل فعـــــولن مفعــــــــول مفاعیــــل مفاعیــــل فعـــــــولن
فتح الله آقاخانی (مخلص) - اصـفهان -
رجب المـــرجب 1433 خـردادماه 1391
«آینه عدالت»
« خداوندا! درود بفرست به روان پاک و پیکر مقدّسى که در آغوش قبر جاى گرفته و عدل و دادگرى نیز با او به خاک سپرده شده است. او که هم سوگند حقّ بود و به هیچ قیمتى از آن دست برنمى داشت و همواره با حقّ و ایمان همراه بود. »(1)
اینها اشعاری است که یک بانوی ستمدیده در جواب فریادهای خشمناک خلیفهای سفاک زمزمه میکند. سوده نام این بانوی ستمدیده است که از سوى «بسر بن ارطاة»، فرماندار معاویه به حقوق وى و قبیله اش ظلم مى شد. وى هرچه تلاش کرد کارش به جائى نرسید. ناچار تصمیم گرفت که مستقیما در شام به خود معاویه مراجعه نماید. بدین ترتیب راه طولانى بین همدان و شام را با همّت عالى خود پیمود و به دربار و کاخ معاویه وارد شد.
او پس از گفتگویی با معاویه در خصوص جنگ صفین، رو به او کرد و گفت: "ای معاویه! «بسر بن ارطاة» به نام و پشتیبانى تو وارد قبیله ما شد؛ مردان خاندان را کشت و اموال ما را به یغما برد و از اینها گذشته، مى خواهد ما رابه گفتن یاوه هائى مجبور سازد که خدا نکند زبان ما به آنها آلوده گردد. ما نمى خواهیم آشوبى به پا شود و گرنه هنوز تمام مردان با شهامت ما نمرده اند، اینک شما یکى از این دو کار را خواهى کرد، یا او را عزل مى کنى تا از تو تشکر کنیم، یا به سخنان من بى اعتنائى نشان مى دهى تا کاملا تو را شناخته باشیم."
معاویه که انتظار نداشت زنى، این چنین مقابل او سخن بگوید، سخت برآشفت و فریاد زد: "مرا تهدید مى کنى؟ هم اکنون فرمان مى دهم تو را بر شترى سرکش سوار کنند و نزد "بسر بن ارطاة" بفرستند تا هرطور دلش خواست، با تو رفتار کند."
در این هنگام، سکوت مرگبارى بر مجلس حکم فرما شد. اطرافیان معاویه از ترس سر به زیر افکنده و جرأت سخن گفتن و حتّى نگاه کردن نداشتند؛ اما تنها کسى که از خشم خلیفه هراسى نداشت، همان بانوى ستم دیده و بى پناه بود که این اشعار را زمزمه کرد و سکوت را شکست: "خداوندا! درود بفرست به روان پاک و پیکر مقدّسى که در آغوش قبر جاى گرفته و عدل و دادگرى نیز با او به خاک سپرده شده است. او که هم سوگند حقّ بود و به هیچ قیمتى از آن دست برنمى داشت و همواره با حقّ و ایمان همراه بود."
پس از خواندن این اشعار، معاویه پرسید: "منظورت از این اشعار کیست؟"
سوده: "على بن ابى طالب (علیه السلام) !"
معاویه: "مگر على چه گفته است؟"
سوده: "روزى با یکى از عاملان او اختلافى داشتیم، براى شکایت نزد او رفتم. آن حضرت مشغول نماز بود. پس از نماز با مهربانى متوجّه من شد و فرمود: "حاجتى داشتى؟" جریان را شرح دادم. چنان متأثر شد که اشک از دیدگان او جارى گشت. سپس دست هاى خود را به سوى آسمان دراز کرد و فرمود: "بار خدایا! تو مى دانى که من هیچگاه به نمایندگانم دستور نداده ام به کسى ستم کنند و یا در اجراى حقّ کوتاهى ورزند." این را گفت و قطعه پوستى را برداشت و بى درنگ چنین مرقوم فرمود:
"به نام خداوند بخشنده مهربان. دلیل روشنى از جانب پروردگارتان براى شما آمده، بنابر این حقّ پیمانه و وزن را با عدالت اداء کنید و از اموال مردم چیزى نکاهید و در روى زمین فساد نکنید و سرمایه حلالى که خداوند براى شما گذاشته، برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید و من پاسدار شما نیستم.(2) چون از قرائت نامه فراغت یافتى، آنچه در اختیار تو است، محفوظ دار تا کسى از جانب ما بیاید و آن مقام را از تو تحویل گیرد. والسّلام."(3)
آنگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) نامه را پیچیده و به من داد. بدین ترتیب نماینده خویش را عزل کرد؛ زیرا که او ستم بر مردم روا داشته بود."
سوده ادامه میدهد: "آن رفتار على (علیه السلام) و این هم رفتار تو درباره یک زن ستم دیده و بى پناه!"
معاویه که متوجه بهت و حیرت اطرافیان از روش زمامدارى امام على (علیه السلام) و شهامت و بى پروایى پرورش یافتگان مکتب او شده بود، در ظاهر خواست به عدالت خواهى شهرت یابد. لذا به یکى از منشیان دستور داد که نامه اى بنویسد تا نسبت به این زن با عدالت و انصاف رفتار نمایند.
در این هنگام، سوده گفت: "فقط با من؟! ابدا! این کار بسیار ناستوده و فرومایگى است؛ اگر بنا باشد که قانون عدالت اجرا شود باید براى تمام افراد قبیله باشد وگرنه خون من از خون دیگران رنگین تر نیست."
معاویه کمى جابجا شد، بار دیگر به زن خیره گردید و گفت: "آرى! على بن ابیطالب (علیه السلام)شما را چنین بار آورده که در مقابل شخصیتها و زمامداران بى پروا و جسورانه حرف مى زنید." سپس دستور داد هر طور این زن مى خواهد برایش بنویسند.(4)
(برگرفته از کتاب "الگوهای رفتاری امام علی(علیه السلام) و مباحث تربیتی" تألیف مرحوم محمد دشتی (با اندکی تصرف))
فرا رسیدن 13 رجب سالروز میلاد
امام عدالت گستر، و امیر حق محور
امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام)
را به همه مسلمانان و آزاداندیشان جهان تبریک و تهنیت میگوید.
میلاد امام علی(ع)آغازگر اشاعه عدالت و مردانگی و معرف
والاترین الگوی شهامت و دیانت، بر عاشقانش مبارک باد . . .
.
.
.
سرچشمه ی عشق با علی آمده است
گل کرده بهشت تا علی آمده است
شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)
کز کعبه صدای یا علی آمده است
.
.
.
ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است
جان من، جانان من، روح و روان من علی است
تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی
شکر لله حاصل عمر گران من علی است
میلاد امام علی(ع) مبارک باد
.
.
.
میلاد مرتضی اسدالله حیدر است
جشن ولادت علی(ع) آن میر صفدر است
زوجی برای فاطمه حق آفریده است
این زادروز همسر زهرای اطهر است
.
.
.
تا که بر لب نامت ای زیباترین، می آورم
آسمان ها را تو گویی بر زمین می آورم
تو طلوع آفتابی، من اذان مغربم
زیر لب نام امیرالمؤمنین می آورم
.
.
.
زد عشق تو خیمه در دل ما
حل شد زتو جمله مشکل ما
با مهر علی و آل بسرشت
از روز ازل خدا دل ما
.
.
.
تا حبّ علی و آل او یافته ایم
کام دل خویش مو به مو یافته ایم
وز دوستی علی و اولاد علی است
در هر دو جهان گر آبرو یافته ایم
.
.
.
از دین نبی شکفته جان و دل من
با مهر علی سرشته آب و گل من
گر مهر علی به جان نمی ورزیدم
در دست چه بود از جهان حاصل من
.
.
.
هر کس که شود داخل حصن حیدر
ایمن بود از عذاب روز محشر
جز مهر علی و آل چیزی نبود
سرمایه ی طوبا و بهشت و کوثر
.
.
.
آن شیر دلاور که زبهر طمع نفس
در خوان جهان پنجه نیالود، علی بود
شاهی که وصی بود و ولی بود، علی بود
سلطان سخا و کرم و جود، علی بود
.
.
.
حجت حق، از حریم حق، به امر حق عیان شد
روشن از نور رخش، ارض و سما، کون و مکان شد
خانه زاد حق ولادت یافت اندر خانه ی حق
حق به مرکز جا گرفت، باطل گریزان از میان شد
میلاد امام علی(ع) مبارک باد
.
.
.
زان سبب ماه رجب ماه خداست
که اندر آن میلاد شاه لافتی ست
شد رخش از کعبه ظاهر، عقل گفت:
چون که صد آمد نود هم پیش ماست
میلاد امام علی(ع) مبارک باد
.
.
.
دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت
جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت
هنگام نهادن قدم بر سر خاک
دیوار حرم به احترام تو شکافت
میلاد امام علی(ع) مبارک باد
.
.
.
نیستم بیگانه، هستم آشنایت یا علی
از ازل دل داده بر مهر و ولایت یا علی
تا جمال خویش را در کعبه حق ظاهر کند
پرده گیرد از جمال دلربایت یا علی
.
.
.
مکه پر شور و شعف
کعبه می گیرد شرف
قبله را قبله نما
آمده میر نجف
میلاد امام علی(ع) مبارک باد
.
.
.
تمام لذت عمرم همین است
که مولایم امیرالمومنین است
میلاد امام علی(ع) مبارک باد
.
.
.
دلم شده غرق سرور و شعف
کعبه شده بهر علی یک صدف
مرغ دلم رها شده به سوی
ایوان باصفای شاه نجف
.
.
.
نازد به خودش خدا که حیدر دارد
دریای فضایلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد به جهان
صد بار اگر کعبه ترک بر دارد
باسمه تعالی
ادامه مطلب...
برچسب ها :
محمد بیات ,